سردار شهید مهندس احسان اله قاسمیه برای دفاع از کشورش از تحصیل در آمریکا گذشت

دانشجوی ممتاز مهندسی برق، دانشگاه تگزاس آمریکا

شهید نخبه ای که زندگی و تحصیل در آمریکا را به عشق اسلام و انقلاب رها کرد و به ایران برگشت

اعجوبه و نابغه گمنام سپاه پاسداران

شهید احسان قاسمیه

فرمانده دلاور گردان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

( گردان نه قدر پادگان ولیعصر «عج» تهران )

لشگر ۲۷ حضرت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم

 

تولد= در یک خانواده ریشه دار و با اصالت در کاشان به دنیا آمد

پدرش از بزرگان و معتمدان شهر کاشان و از بنیانگذاران هیئت قاسمی کاشان بود

.

در حالی که مشغول زندگی و تحصیل در آمریکا بود، با آغاز انقلاب، به عشق اسلام و امام، زندگی راحت و مرفه ای را که در آمریکا داشت، رها کرد و به سپاه پیوست و به علت استعداد و قابلیت های فراوانش خیلی زود جز فرماندهان بزرگ سپاه پاسداران شد

.

شهادت= ۲۴ سالگی

۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱

شلمچه، مرحله سوم عملیات بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر)

مزار= گلزار شهدای دارالسلام کاشان

  وقتی در اواسط عملیات بیت المقدس کار گره خورد بود و اوضاع به شدت به هم ریخته بود، سه فرمانده اسطوره ای تاریخ سپاه پاسداران به میدان آمدند و با گردان هایشان برای کمک به لشگر ۲۷ به منطقه جنوب اعزام شدند

.- پهلوان شهید اکبر شیرازی از فرماندهان قدرتمند لشگر ۱۷ قم که به عنوان نیروی کمکی با گردان تبوک آمد

- فرمانده افسانه ای سپاه پاسداران، شهید احمد ملاسلیمانی با گردان فتح (گردان چهار) آمد

- و اسطوره بزرگ تاریخ سپاه پاسداران، علمدار گردان حضرت امیرالمؤمنین (ع)، شهید احسان قاسمیه با رزمندگان گردان نه آمد

از ۱۸ تا ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱، روزهایی بود که این سه نفر با نیروهایشان عاشورایی جنگیدند

شهید احسان اله قاسمیه 20 شهریور ماه 1336 در کاشان به دنیا آمد .پس از پیروزی انقلاب برای تحصیل در رشته مهندسی برق در دانشگاه کنیگزویل تگزاس به آمریکا مهاجرت کردو به گواه مدارک تحصیلی و هم درسی هایش از دانشجویان ممتاز این دانشگاه محسوب می شد.با آغاز عملیات بیت المقدس همگام با گردان تحت فرماندهی اش جهت آزادسازی خرمشهر بالاترین مرتبه ایثار و جان فشانی را ارائه کرد و در نوزدهم اردیبهشت ماه 1361 شهد شیرین شهادت نوشید. در دارالاسلام کاشان آرمیده روحش شاد.

.دوران کودکی را تحت تربیت خانواده ای مذهبی و معتقد به اصول و مبانی اسلام سپری و ایام نوجوانی و جوانی را به تحصیل توام با تزکیه و تهذیب نفس گذراند به همین سبب حرکات و آداب اسلامی و انسانی او موجب جذب دوستان بسیار و حسن اخلاق و شیوه رفتار وی مورد توجه همگان واقع گردید .در سال 54 و در عصر حکومت خودکامگان و استبداد شاهنشاهی ، به عنوان یکی ازپیشگامان مبارزه با سازماندهی دانش آموزان دبیرستان و حرکت آنان به سمت آموزش و پرورش در اعتراض به وضعیت بد کلاسها آهنگ خشم و نفرت خود را نسبت به رژیم طاغوت سرداد. این حرکت از چشم ساواک دور نماند. با شکل گیری انقلاب اسلامی و قیام ملت ایران در برابر رژیم ستمشاهی دامنه فعالیت این جوان مسلمان وسیع تر و مبارزات مستمر او شدیدتر می گشت تا آنجا که در حین مبارزه از ناحیه صورت زخمی و با تحمل سختی های و صدمات فراوان همه اهتمام خویش را مصروف پیروزی نهضت مقدس ملت مسلمان ایران کرد .پس از پیروزی انقلاب برای تحصیل در رشته مهندسی برق در دانشگاه کنیگزویل تگزاس به آمریکا مهاجرت کردوبه گواه مدارک تحصیلی و هم درسی هایش از دانشجویان ممتاز این دانشگاه محسوب می شد.در کنار تحصیل ، همگام و همراه با حرکت اسلامی دانشجویان شاخه آمریکا و کانادا و شاخه تگزاس به فعالیت پرداخت تا احقاق حقوق حقه مسلمین را در گوش مدعیان حقوق بشر زمزمه کند .

در همین حین زمزمه هایی به گوشش رسید که در ایران جنگ شده و دشمن در حال پیشروی است. اوضاع ابدا در ایران مساعد نبود و خیلی ها هر چه داشتند می فروختند و سعی میکردند به خارج از کشور ببرند اما احسان کاری خلاف روال مردم عادی انجام داد.  برای دفاع از مملکتش به کشورش آمد .

احسان اله به ایران باز گشت و در یگان های حفاظتی امام خمینی (ره) و ریاست جمهوری حضور یاقت .از بصیرت ، شجاعت و ژرف نگری این جوان انقلابی که برگرفته از تربیت اسلامی و تقوای الهی بوده همین بس که در جریان کاندیداتوری و انتخاب بنی صدر ، به روشنگری افراد و برملاکردن چهره منافقانه او می پرداخته و نقل است در یکی از ملاقاتهای بنی صدر با امام (ره) شهید قاسمیه او را در حین ورود مورد بازرسی بدنی قرار می دهد که این موضوع سابقه نداشته است .

احسان اله بارها به جبهه رفت. مدتی فرماندهی گردان حضرت امیرالمؤمنین (ع) ،گردان 9 قدر پادگان ولیعصر «عج» تهران، را بر عهده داشت .در عملیات در منطقه کوهستانی بازی دراز شرکت کرد و پس از بازگشت از جبهه همراه با گردان 9 سپاه ، مسئولیت حفاظت از بیت ریاست جمهوری وقت ، آیت اله خامنه ای، را به عهده گرفت و با آغاز عملیات بیت المقدس همگام با گردان تحت فرماندهی اش جهت آزادسازی خرمشهر بالاترین مرتبه ایثار و جان فشانی را ارائه کرد و در نوزدهم اردیبهشت ماه 1361 شهد شیرین شهادت را نوشید و در گلزار شهدای دارالسلام کاشان به خاک سپرده شد .

شهید احسان اله قاسمیه که معنای واقعی مهندسی را با مهندسی وجود نوشت ،در قسمتی از وصیتنامه اش مردم را از بی تفاوتی نسبت به ظلم بر مظلوم برحذر داشته و می گوید: نکند نسبت به سرنوشت خلق خدا بی تفاوت باشیم وظلم ظالمان رابرمظلومان تماشا کنیم ما دراسلام تماشاچی نداریم همه مسلمانان به هرنحوی باید درصحنه نبرد بین حق وباطل درتمامی زمین خدا شرکت کنند وگرنه خود نیز باطلند.

وصیتنامه شهید احسان اله قاسمیه :

بسم رب الشهداء والصدیقین

الحیوه موتکم قاهرین والموت فی حیوتکم مقهورین.

درود برامام عزیزم وسلام به شهدای خونین کفن انقلاب و درود به امت مسلمان ومبارز ایران اسلامی و دوستان وهمرزمان پاسدارم وخانواده عزیزم، برایم دعا کنید تا شهادتم مورد اجابت خداوند قرار گیرد تا در روز حساب ومیزان دربرابر خداوند ورسولش سربلند باشم، برایم دعا کنید که میدان رزم رفته باشم به خاطررضای خداوند از مجروح شدن ومعلول شدن نهراسیده باشم که نسبت به امانت خداوند امین باشم شهادت را طلبیده باشم برای تقرب الهی وضمانتی برای بخشش گناهان وجهاداصغر نه برای فرار ازجهاداکبر واین راه رابا شناخت ورضایت کامل واهداء چندقطره

خون بی ارزشم پیمودم. پروردگارا ازمن بپذیر پیام مرا به عنوان یک پاسدارشهید که خونش را نثارکرد تا پیام خونبارش بردل شما امت مسلمان بنشیند، این است که تداوم انقلاب اسلامی بستگی به صدورآن به همه جهان دارد انقلاب نکردیم که فقط استقلال وآزادی کشورمان را به دست آوریم ما برای نجات بشریت ازجهل وگمراهی وبرای نجات مظلومان ازظالمان وبرای رهایی مستضعفین ازچنگال مستکبرین وبرای استقراردین خدا درتمام جهان قیام کردیم واستمرار این جنبش نیازبه خون دارد. نکند نسبت به سرنوشت خلق خدا بی تفاوت باشیم وظلم ظالمان رابرمظلومان تماشا کنیم ما دراسلام تماشاچی نداریم همه مسلمانان به هرنحوی باید درصحنه نبرد بین حق وباطل درتمامی زمین خدا شرکت کنند وگرنه خود نیز باطلند.

پدر بزرگوار ومادرعزیز وبهترازجانم می دانم که مرگ فرزند جوان برای پدر ومادر دردناک است می دانم که با شنیدن خبرشهادتم قلبتان دردمند وغمناک است اما ای پدر ومادر من یک پاسدار بودم وبه مرحله ای از رشد وشناخت رسیده بودم که دریابم من متعلق به پدر ومادرنیستم من متعلق به خویش هم نیستم بلکه من متعلق به خدا هستم انا لله وانا الیه راجعون ومن ازشما می خواهم پدر ومادر یک پاسدارشهید باشید تا یک فرزند شهید چراکه رسالت یک پاسدار در رابطه با انقلاب امنیتش می باشد و رسالت یک فرزند در رابطه با پدر و مادرش و اگر نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم شاید به خاطر این بود که خواستم پاسدارخوبی باشم اگرچه یک پاسدار خوب فرزند خوب یک امت مسلمان است و در آخرین کلام از شما می خواهم آنچه مشقت وزحمت برای من متحمل شده اید برمن حلال کنید واگر احیاناً تندی وبی حرمتی وبی اطاعتی ازمن دیده اید برجهالت من ببخشید همینطور خواهران وبرادر عزیزم و دوست بهتر از جانم ابوالفضل معاونم وهمرزمان پاسدارم که امیدوارم راهتان فی سبیل الله باشد والسلام.

توجه:1- مقدار پولی که ازحقوق پاسداریم باقی مانده جهت روزه های قضایی بین فقرا تقسیم کنید. 2- کلت کوچکم را همراه باسجاده وجانمازم ومهروتسبیح وعبایم به ابوالفضل بدهید. 3- پیراهن سفیدی که خواهرم برای دامادی من کنارگذاشته است به یکی از پاسدارانی که با همسر یکی ازشهدا ازدواج می کند هدیه کنید. 4- اگر جسدی از من باقی ماند هرجا که مادرم گفت مدفون سازید.

احسان الله قاسمیه

 

 

 

خاطرات و نوشته ها

IMAGE

 خاطرات برادر حجت عالی  هوالشاهد برادری.... بعد از سی...


ادامه مطلب ...

IMAGE

عباس کنار دجله پس از عملیات خیبر درسال ۶۲ وشهادت حاج...


ادامه مطلب ...

IMAGE

  روز سوم عملیات والفجر ۸ بود که داخل خاک عراق شده...


ادامه مطلب ...

IMAGE

 گردان اعزامي بسيج مريوان سال 1359   شهید سید یوسف کابلی...


ادامه مطلب ...

IMAGE

گرچه کربلای 4 به ظاهر عملیاتی ناموفق بود اما مطلعی بود...


ادامه مطلب ...

برنامه-هئیت ((((با عرض تقدير و تشكر از زحمات بي شائبه و خدمات ارزنده  دوستان بزرگوار آقایان حمید علوی ،حسین اختراعی ،اسماعیل فتخانی ، ابراهیم ملک لو  چه مادي و معنوي  در یاری رساندن ادامه سایت ،آرزوي موفقيت براي اين بزرگواران را از درگاه ايزد منان خواستارم.))) )            
JSN Mico is designed by JoomlaShine.com