27 فروردین‌ماه سالروز شهادت سردار شهید است 

در عملیات فتح‌المبین در جبهه دشت عباس در مقابل نیروهای زرهی دشمن حماسه می‌آفریند و یکه و تنها با تانک‌های دشمن می‌جنگد و نیروهایش را از محاصره خارج می‌کند.

در هر کشوری شناخت اسطوره‌های مقاومت برای نسل‌های آینده یک ضرورت است.

آشنایی با اسطوره‌های شهادت و مقاومت ایران اسلامی که ویژگی منحصر به فرد ایمان و معنویت را با آمادگی رزمی و دفاعی خود تلفیق کردند برای نوجوانان و جوانان کشورمان، جذاب و مفید است.

در نظر است تا به معرفی مفید و مختصر شهدای شاخص با عنوان "ستارگان آسمان ایران اسلامی" به ترتیب حروف الفبا بپردازد.

اگرچه همه شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران مقاوم و سربلند و عزیز، ستارگان آسمان ایران اسلامی هستند و هرکس در هر شغل و مسئولیتی که قرار دارد و نفس می‌کشد، مدیون این فداکاری‌ها و از جان‌ گذشتگی‌ها است

چگونگی تشكيل لشكر ۲۷ محمد رسول الله (ص)

بناداريم راوى سرگذشت اجمالى و پر ماجراى كار وپيكار جوانمردان راستين گرد آمده در زير درفش محمد رسول الله صلوات الله علیه باشيم همانان كه درآن هشت فصل عجيب آخرالزمانى، خود را در محضر خداى حضرت روح الله فانى ديدند و سراپرده بقاى جاودانه را طلب كردند و ...

چگونگی تشكيل لشكر ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه

دفاع مقدس ملت سلحشور ايران در برابرتجاوز همه جانبه دشمنان انقلاب اسلامى، برگ زرينى در تاريخ سراسر حماسه وسرافرازى مردمان اين كهن از خود به يادگار گذاشته است. يادگارى گرانبها ،مشحون از ايمانى مستحكم، اخلاصى بى بديل، رشادتى كم نظير، شجاعتى خارق العاده و مظلوميتى مطلق و سخت باور نكردنى!

حماسه دفاع مقدس ،داستان راستين ملت به خدا پيوسته و ازبند شرك رسته اى است كه به گناه پايمردى بر سراصول ايمانى وآرمانى خويش در معرض وزش مهيب ترين طوفانهاى تجاوز و تخريب ، توطئه وترور وخشونت لجام گسيخته سفاك ترين قدرت هاى منطقه اى و جهانى قرار گرفت تا بلكه در برابر اربابان نظام سلطه استكبارى ، زانوى ادب! برزمين زند و... ليكن هيهات!

... و ما مى خواهيم روايتگر خلاصه مراحل تاسيس، شكوفايى، گسترش و چند و چون مجاهدت پيروزمندانه لشكرى باشيم كه در برگيرند ه ناب ترين شاگردان مكتب خمينى كبيررحمت الله علیه درمدرسه عشق و شهادت بوده است. لشكرى كه صرف شنيدن نام نامى آن؛ محمد رسول الله صلوات الله علیه ، مايه قوت قلب مدافعان ميهن اسلامى در جبهه وابتلاى ژنرال هاى دشمن متجاوز به رعشه مرگ آور مى شد. لشكرى كه دردوكوهه ولادت يافت، درفتح المبين سلاح به دست گرفت و كمر سپاه چهارم ارتش عراق را در جبهه شمال خوزستان با سرپنجه حيدرى بسيجيانش در هم شكست.

بناداريم راوى سرگذشت اجمالى و پر ماجراى كار وپيكار جوانمردان راستين گرد آمده در زير درفش حضرت محمد رسول الله صلوات الله علیه باشيم همانان كه درآن هشت فصل عجيب آخرالزمانى، خود را در محضر خداى حضرت روح الله فانى ديدند و سراپرده بقاى جاودانه را طلب كردند و نشان آن را درقاف سبز و سرخ احدى الحسنيين يافتند. پس بسان آن سى مرغ افسانه اى حكايت منطق الطير، قفس بستگى هاى مو هوم و عادات مذموم را در هم شكستند و طريق پر نشيب وفرازهجرت وجهاد درراه خدا را برگزيدند تا در سدره المنتهاى شهادت به سيمرغ سدره نشين سپهر عاشورا، اباعبدالله الحسين علیه السلام الحاق يابند:

"فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر..."

و سرانجام لشكرى كه براى تجديد بيعت با فرزند صدق على مرتضى علیه السلام ، سليح نبرد برتن راست كرد وبا عزمى حيدرى ورزمى حسينى، دشت تفتيده شلمچه را در نبردغدير تبديل به ميدان معركه ضرب الرقاب متجاوزين نمود.

در ساعت سى دقيقه بامداد آذر ۱۳۶۰ عمليات طريق القدس(كربلا يك) با هدف فتح شهر اشغالى بستان وقطع خطوط ارتباطى شمالى ،جنوبى دشمن در عمق خاك ايران آغاز شد. يگانهاى نوبنياد زمينى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ، در اين نبرد گسترده نقشى اساسى ايفا كردند به گونه اى كه ضربت سختى بر محاسبات قبلى دشمن وارد آوردند.

براى حفظ و تثبيت پيروزى بستان ، به همت فرمانده منطقه هفت كشورى سردارشهيد محمد بروجردى ، دو رشته عمليات در جبهه هاى غرب به اجرادر آمد: يكى در جبهه گيلانغرب، موسوم به مطلع الفجر ديگرى در جبهه اورامانات ،موسوم به محمد رسول الله صلوات الله علیه در آن برهه تك اصلى ، تك بستان بود كه از هشتم آذر ماه آغاز شد و تا بيست و دوم همين ماه به مدت چهارده شبانه روز نبرد بى وقفه ادامه داشت. دوعمليات مطلع الفجر دربيستم آذر ماه ۱۳۶۰ ومحمد رسول الله صلوات الله علیه در دوازدهم دى همين سال درجبهه هاى غرب ، از آن جهت واجد اهميت حياتى بودند كه در واقع نقش تك پشتيبانى را براى تثبيت عمليات فتح بستان، سردر گم ساختن فرماندهان دشمن ودر نهايت ، به هم ريختن آرايش جنگى ارتش عراق در جبهه طريق القدس ايفا كردند.

مقارن ساعت دوبامداد دوازدهم ديماه ۱۳۶۰ تمامى گردان هاى ادغامى - ارتش ،سپاه و بسيج - بر فراز ارتفاعات نقطه رهايى از طريق دو محور پنج قله و شمسى استقرار يافتند و راس ساعت شش ونيم صبح با رمز لااله الاالله، محمد رسول الله صلوات الله علیه عمليات آغاز شد.

 

طرح تشكيل تيپ ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه

در اثناى عمليات محمد رسول الله صلوات الله علیه ، برادر محسن رضايى ديدارى از منطقه پاوه و مريوان داشتند و همين بازديد باعث آشنايى نزديك ايشان با حاج همت و حاج احمد متوسليان شد. ايشان خود چنين مى گويد:

ما براى پياده كردن طرح عملياتى موسوم به "كربلا دو" كه بعدها فتح المبين ناميده شد نيازبه بكارگيرى تيپ هاى زيادى داشتيم ولى در عمل تا آن زمان بيش از چهار تيپ در اختيار نداشتيم . لذا ما راه افتاديم و سعى كرديم برادرهاى قابل وبا صلاحيت خودمان را پيدا كنيم وبه آنها بگوييم كه وقت آن رسيده تا شما بياييد و يگانهاى رزمى بيشترى براى نيروى زمينى سپاه تشكيل بدهيد.

از جمله كسانى كه در اين رابطه ذهن مرا به خودشان مشغول كرده بودند حاج احمد متوسليان فرمانده سپاه مريوان وحاج همت فرمانده سپاه پاوه بودند. با اين دو برادر طى جلسه اى در آنجا، به آنها گفتم كه شما بايد براى سپاه يك تيپ تشكيل بدهيد.

در اين زمينه گفتگوهاى زيادى بين فرمانده كل سپاه و برادران حاج احمد متوسليان و حاج همت انجام شد واين اولين گام براى تشكيل تيپ در زمستان سال 1360 بود.

پس از مذاكرات مقرر شد احمد متوسليان به همراه برادران حاج همت ،رضا چراغى ،محمد رضا دستواره و حسن زمانى سفرى به جبهه هاى خوزستان داشته باشند و پس از مشاهده وضعيت خطوط جنوب و برآورد كردن موقعيت هريك از مناطق، نظر نهايى را پيرامون تشكيل تيپ به اطلاع فرماندهى كل برسانند.

از آنجايى كه بنا بر تدابير فرماندهى كل سپاه تيپ در شرف تاسيس در عمليات آتى مى بايست تحت فرماندهى قرارگاه نصر قرار گيرد و هيچكس مانند حسن باقرى (غلامحسين افشردى ) نسبت به موقعيت منطقه آشنا نبود، لذا برادران كادر تيپ در اولين فرصت براى كسب اطلاعات بيشتر از كم وكيف موقعيت عملياتى غرب دزفول عازم اهواز شدند.

در تاريخ بيست وهشت دى ماه ۱۳۶۰ در پادگان گلف اهواز با برادرباقرى ملاقات انجام گرفت وپس از آشنايى با موقعيت جغرافيايى جنوب و مناطق عملياتى و همچنين حضور در منطقه براساس نقشه هاى عملياتى مقرر شدنيروهاى اطلاعاتى دردو منطقه مهم و حساس جبهه غرب دزفول محور" شاوريه" و"بلتا"پراكنده شده وشروع به كار كنند.

روز سيزده بهمن ۱۳۶۰تك بازدارنده ارتش عراق با هدف بر هم زدن آرايش نيروهادر شمال خوزستان و باز پس گيرى بستان در منطقه چزابه آغازشد ،اين يورش گسترده فرصت بسيار مغتنمى را در اختيار احمد متوسليان ، حاج محمود شهبازى وهمت قرار داد تا ضمن عزيمت به منطقه "چزابه" شرايط صحنه جنگ در جبهه خوزستان را از نزديك و لحظه به لحظه مورد بررسى قرار دهند. چرا كه دشمن با تمام توان شامل: لشكر۶ زرهى و دو تيپ و پانزده گردان پياده هر يك به استعدادهزارسربازبه ميدان آمده بود تاشكست خود در نبرد طريق القدس را جبران و بار ديگر شهر آزاد شده بستان را اشغال كنند. توهمى چنان عميق كه موجب شد صدام حسين شخصا به منطقه بيايد و از كنارپل سابله فرماندهى نيروهاى مهاجم عراقى را به عهده بگيرد.

محمود مرادى يكى از نيروهاى اطلاعاتى مى گويد:

 طى چهل وهشت ساعتى كه ما به اتفاق نيروها در آنجا بوديم تا حدود زيادى باتكنيك جنگ دردشت آشنا شديم اين تجارب عينى و مشاهدات ميدانى براى ما خيلى مغتتنم بود اغراق نيست بگويم كه براى شكل گيرى تيپى كه مى بايست تشكيل مى داديم در چزابه يك كلاس تئورى وعملى عالى برپا شده بود.

بعد از ظهر شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ در حالى كه چهار شبانه روز از نبرد لاينقطع چزابه سپرى مى شد احمد متوسليان ، حاج محمود وهمت موقتا نيروهايشان را در خط پدافندى تيپ ۱۴ امام حسين علیه السلام،برجاى نهاده و براى ديدار با محسن رضايى رهسپار قرارگاه تاكتيكى كربلا شدند.

محسن رضايى در باره اين ملاقات مى گويد: از نظر من ديگر زمان تشكيل رسمى تيپ فرارسيده بود. انتخاب فرماندهى را گذاشتم به عهده خودشان كه در همانجا تصميم گرفتند:

حاج احمد متوسليان فرمانده تيپ، محمود شهبازى قائم مقام و حاج همت هم مسئوليت رئيس ستاد و پشتيبانى تيپ باشد.

پادگان دوكوهه - كه به علت حملات پى درپى توپخانه و بمباران عراق تقريبا متروكه وخالى بود وهيچ يگان نظامى در اين پادگان حضور نداشت - به عنوان مقر تيپ در نظر گرفته شد تانيروها هم پادگان را حفظ كنندو هم آن را به عقبه تيپ خودشان مبدل كنند.

پس از اقامه نماز در قرارگاه تاكتيكى كربلا تشكيل تيپ رسما اعلام شد.

حال نوبت به نامگذارى تيپ رسيده بود، واحمد متوسليان در همين ارتباط مى گويد:

اسم تيپ را گذاشتيم تيپ 27محمد رسول الله صلوات الله علیه كه اين اسم اعتقاد ما را به مكتب و سنت رسول الله صلوات الله علیه نشان مى دهدو اين نام يك زمينه قبلى داشت و آن عمليات محمد رسول الله صلوات الله علیه بود كه توسط ما در منطقه مريوان و پاوه در بيست وهفتم رجب عيد مبعث رسول گرامى اسلام صلوات الله علیه انجام شد.

 

بنابراين در تاريخ ۱۷ بهمن ماه سال ۱۳۶۰ اين يگان بعنوان تيپ ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه نام گذارى و فعاليت خود را در پادگان دو كوهه آغاز نمود. تيپ ۲۷ حضرت محمدرسول الله صلوات الله علیه در هفدهم بهمن ۱۳۶۰ به فرماندهى "حاج احمد متوسليان" به جرگه يگان هاى رزمى سپاه پيوست.

تيپ ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه در همان اوايل تاسيس آماده شد تا در عمليات بزرگ فتح المبين نقشى كليدى ايفا نمايد. اين تيپ با ۹ گردان ماموريت يافت تا با نفوذ در عمق مواضع دشمن،توپخانه سنگين آن ها را در ارتفاعات "على گره زد" از كار بيندازد.

در اين عمليات، تيپ ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه طى چهار مرحله توانست ضربات سنگينى را در مناطق "تپه چشمه" ، "شاوريه" ، "بلتاى بالا "و"بلتای پايين" به دشمن بعثى وارد نموده و مناطق وسيعى از سرزمين هاى اشغالى را آزاد كند.

دومين عملياتى كه تيپ ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه در آن حضور يافت، عمليات الى بيت المقدس بود كه كمتر از يك ماه پس از عمليات فتح المبين طرح ريزى و اجرا شد. در اين عمليات تيپ ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه با دوازده گردان پياده ماموريت داشت تا با پيشروى در عمق ۱۷ كيلومترى خطوط دشمن، خود را به جاده اهواز خرمشهر رسانده و از آن جا به سمت ايستگاه نيم نودو وگرمدشت پيشروى نمايد، اين ماموريت سخت و مشكل با ايستادگى رزمندگان اين تيپ به خوبى انجام گرفت. در مرحله دوم، تيپ با شكستن دژ دشمن در شلمچه، زمينه آزادسازى خرمشهر را مهيا نمود. پس از آن در مرحله سوم عمليات، با بستن راه فرار دشمن در محدوده "نهرخين" آن ها را به محاصره در آورد. در آخرين مرحله نيز تيپ ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه با مقاومتی سرسختانه در مقابل پاتك هاى دشمن، آزادسازى خرمشهر را تثبيت نمود.

پس از عمليات پيروزمند الى بيت المقدس تيپ ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه به ماموريت برون مرزى اعزام شد كه در همين ماموريت، سردار دلاور اسلام حاج احمد متوسليان به اسارت در آمد.

بازگشت تيپ به ايران مصادف بود با انجام مرحله سوم عمليات رمضان به فرماندهى حاج محمد ابراهيم همت كه با تمام ساز و برگ هايش در اين مرحله از عمليات وارد كارزار شد، در نتيجه توانست با شكار تانك هاى دشمن در منطقه پاسگاه زيد ماشين جنگى عراق را زمين گير كند.

پس از عمليات رمضان، تيپ ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه با ارتقاء به لشكر، به سمت غرب كشور حركت كرد تا در جبهه ميانى وارد عمل شود. عمليات بعدى مسلم بن عقيل علیه السلام،نام داشت كه در منطقه سومار به مرحله اجرا در آمد. در اين عمليات، لشكر ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه با نفوذ از محور "گيسكه" و "سلمان كشته" توانست تا چند كيلومترى شهر "مندلى" عراق پيشروى نموده و ضربات سختى را به دشمن وارد كند.

 

در مرحله دوم اين عمليات كه به عنوان عمليات زين العابدين علیه السلام،نام گذارى شد، لشكر ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه مجددا نوك پيكان عمليات محسوب مى شد كه با كشته و زخمى نمودن تعداد قابل توجهى از سربازان دشمن و با اسارت گرفتن تعدادى از آن ها توانست ماموريت خود را به نحو احسن انجام دهد.

سفر به رملستان هاى فكه و دست و پنجه نرم كردن با موانع گسترده طبيعى و مصنوعى، ماموريت بعدى لشكر 27محمد رسول الله صلوات الله علیه محسوب مى شد. عمليات والفجر مقدماتى با هدف نفوذ به عمق مواضع و انهدام نيرو هاى دشمن در حد فاصل تنگه چزابه تاسه راهى فكه طرح ريزى شد. لشكر۲۷ در اين عمليات ماموريت داشت تا با عبور از ميادين وسيع مين و كمين هاى دشمن، خود را به جاده فكه -العماره رسانده و در خيز دوم به مجتمع نفتى بزرگان عراق دسترسى پيدا كند. در مرحله اول رزمندگان لشكر به خصوص گردان هاى كميل، حنظله، انصار الرسول صلوات الله علیه و عمار ياسر توانستند پاسگاه هاى عراقى رشيديه ،صفريه و طاووسيه را تصرف نموده و در كانال دوم عراقى ها مستقر شوند.

دو ماه پس از عمليات والفجر مقدماتى، عمليات والفجر يك در منطقه شمال فكه "شرهانى ابوقريب" آغاز شد.

لشكر 27محمدرسول الله صلوات الله علیه در اين عمليات ماموريت داشت، تا با تصرف ارتفاعات" ۱۴۶" و" ۱۱۲"، دشمن را مجبور به عقب نشينى از مواضع پدافندى خود نمايد. يك هفته جنگ بى امان و شبانه روزى در حالى به اتمام رسيد كه طی آن لشكر 27محمدرسول الله صلوات الله علیه ، فرمانده شجاع و دلاور خود "حاج رضا چراغى" را از دست داده بود.

پس از عمليات والفجر يك، نظر فرماند هان جنگ به سمت جبهه هاى غرب معطوف شد. از اين رو منطقه "شاخ شميران" و" بمو" براى اجراى عمليات بعدى در نظر گرفته شد. قبل از انجام اين عمليات، لشكر ۲۷ به منظور ادامه عمليات والفجر در منطقه" مهران"و"ارتفاعات كله قندى" وارد عمل شد.

از سوى ديگر پس از حدود شش ماه شناسائى هاى طاقت فرسا و دقيق، عمليات "بمو" لغو و كليه يگان ها جهت ادامه عمليات والفجر ۴ كه در منطقه عمومى پنجوين آغاز شده بود به آن منطقه اعزام شدند. در مرحله سوم اين عمليات، لشكر ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه با هدف تصرف ارتفاعات" ۱۹۰۴"- "۱۹۰۰"- "۱۸۶۶" - "كانى مانگا" و "دشت پنجوين" وارد عمل شد.

رزمندگان لشكر27، بر روى ارتفاعات كانى مانگا، جنگ سختى را با دشمن آغاز كردند. جنگى كه نزديك بيست روز به طول انجاميد، بيست روز جنگ بى امان با دشمنى تا دندان مسلح. در اين عمليات نيز لشكر ۲۷ مانند ديگر عمليات ها چندين سردار دلاور خود را از دست داد. سردارانى چون:" یوسف خجسته نژاد، اكبر حاجى پور، اصغر رنجبران، مهدى خندان، ابراهيم معصومى و..."

 

پس از خاتمه عمليات والفجر ۴ ،بار ديگر نيروهاى اسلام به سمت جنوب آمدند تا در "هورالهويزه" عمليات بزرگى را تدارك ببينند. عمليات آبى - خاكى خيبر در منطقه عمومى" طلائيه- جفير" آغاز شد. لشكر ۲۷ در اين عمليات ماموريت داشت تا در يك جبهه، با شكستن دژ مستحكم عراق در منطقه طلائيه و در جبهه اى ديگر با نفوذ به جزاير مجنون، دشمن را در حلقه محاصره خود قرار دهد. جنگ سختى بين رزمندگان اسلام و دشمن درگرفت. جنگى كه پانزده روز به طول انجاميد و عاقبت با شهادت فرمانده دلاور و محبوب لشكر ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه ،حاج محمد ابراهيم همت ، به تثبيت مواضع خودى انجاميد.

عمليات خيبر تجربه خوبى بود تا بتوان عمليات هاى آينده را هم طرح ريزى كرد، از اين رو طرح عمليات آبى ـ خاكى ديگرى ريخته شد. در آخرين روزهاى سال 1363، عمليات بدر در منطقه شرق دجله آغاز شد. در اين عمليات، لشكر ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه به فرماندهى حاج عباس كريمى ماموريت داشت تا در حد ميانى عمليات، ضمن عبور از آب راه هور، خود را از جزيره جنوبى به جزيره شمالى مجنون رسانده و از آن جا با نفوذ به عمق مواضع دشمن در دشت الهاله و رودخانه دجله بر بزرگراه العماره بصره تسلط پيدا كند. در اين عمليات نيز مانند ديگر عمليات ها سنگينى و فشار دشمن، بر رزمندگان لشكر ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه وارد مى شد، به طورى كه وضعيت به مرحله اى رسيد كه حتی فرمانده و معاون لشكر با آر پى جى هفت به شكار تانك هاى دشمن پرداختند.

با شهادت حاج عباس كريمى،فرمانده لشكر۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه ، اين نبرد نا برابر نيز به پايان رسيد.

يازده ماه پس از عمليات بدر، عمليات عظيم والفجر هشت با عبور رزمندگان اسلام از رودخانه عظيم اروندرود شروع شد. در اين عمليات، لشكر ۲۷ ماموريت داشت تا از جاده "فاو ام القصر" به سمت مواضع نيروهاى عراقى پيشروى نمايد. در مرحله اول عمليات،باتصرف شهر" فاو" توسط رزمندگان اسلام،دشمن که تمام حيثيت و آبرويش به فنا رفته بود، هر چه در چنته داشت رو كرد تا بلكه بتواند مواضع از دست رفته را باز پس بگيرد. اما استقامت و پايدارى نيروهاى اسلام بالاخص رزمندگان لشكر ۲۷ در محور" ام القصر" باعث شد تا دشمن نتواند به اهداف خود دست يابد. عاقبت، اين نبرد نابرابر نيز پس از هشتاد روز مقاومت و ايثار رزمندگان اسلام و عقب نشينى دشمن به پايان رسيد. پس از عمليات والفجر هشت، عراق در يك حركت تبليغاتى و به منظور دادن روحيه به نيروهاى خود، دست به اقداماتى زد كه آن را پدافند متحرك ناميد. در اين عملياتها عراق توانست بر بعضى از مناطق استراتژيك، از جمله شهر مهران دست پيدا كند. با سقوط شهر مهران، امام عزيز، دم مسيحايى خود را در كالبد رزمندگان دميدند و فرمودند كه مهران بايد آزاد شود. در دهم تير ماه ،۱۳۶۵ عمليات كربلاى يك با هدف آزادسازى شهر مهران از چند محور شروع شد. لشكر ۲۷ با در اختيار داشتن چندين گردان آماده، ماموريت پيدا كرد تا با گذشتن از خط دشمن، ضمن عبور از رودخانه فصلى "گاوى" ،" ده بهروزان " و چندين رده خط پدافندى دشمن، خود را به ارتفاعات "قلاويزان "برساند. اين عمليات نيز با موفقيت كامل انجام گرفت و منجر به آزادسازى شهر مهران گرديد. در اين عمليات، قائم مقام لشكر27محمد رسول الله صلوات الله علیه ، حاج سيد محمد رضا دستواره به خيل شهدا پيوست.پس از عمليات كربلاى يك و تا قبل از شروع عمليات كربلاى۵ ، لشكر ۲۷ مسئوليت پدافند از خط مهران را نيز بر عهده داشت. با اعزام سپاهيان محمد رسول الله صلوات الله علیه به جبهه ها و تكميل گردان ها، لشكر ۲۷ ماموريت پيدا كرد تا نقش كليدى در عمليات بزرگ "كربلاى پنج" ايفاء نمايد.

 گردان هاى لشكر ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه در گام اول با هدف دستيابى به كانال پرورش ماهى، رسيدن به جاده شلمچه- بصره و بستن عقبه دشمن از سمت كانال زوجى از قلب مواضع نيروهاى دشمن، پيشروى خود را شروع كرده و با پشت سر گذاشتن مواضع وسيع و غيرقابل نفوذ دشمن در شلمچه توانستند به اهداف اوليه عمليات دست يابند. از طرف ديگر دشمن بعثى، با احساس خطر از نفوذ رزمندگان اسلام، اقدام به پاتك هاى سنگين زرهى نمود به طورى كه آتش توپخانه و هواپيماهاى دشمن لحظه اى قطع نمى شد. فشار تانك هاى پيشرفته دشمن به حدى بود كه يگان هاى مجاور لشكر ، مجبور به ترك مواضع خود شدند. از اين رو نيروهاى لشكر ۲۷ در يك منگنه فشار قرار گرفته و با تمام توان خود به مقابله با پاتك هاى دشمن پرداختند.

در مرحله تكميلى كربلاى ۵ قرار شد رزمندگان لشكر ۲۷ با تصرف دژهاى نونى شكل ماشين جنگى عراق را در شلمچه از كار بيندازند كه در اين مرحله متحمل فشارهاى سنگين زرهى دشمن شدند. در مجموع، عمليات كربلاى 5كه از 19/10/1365 شروع شده بود، با انجام عمليات كربلاى ۸ تا نيمه دوم فروردين ۱۳۶۶ به طول انجاميد.

نزديك به يك صد روز جنگ بى امان ادامه داشت تا اين كه با تثبيت مواضع رزمندگان اسلام و تشكيل خط پدافندى، اين نبرد سنگين هم به پايان رسيد. در اين عمليات حاج عليرضا نورى، قائم مقام فرماندهى لشكر به همراه تعداد زيادى از فرماندهان و معاونين گردان ها به شهادت رسيدند.

در مردادماه سال۱۳۶۶ لشكر ۲۷ مجددا جهت انجام عمليات، راهى منطقه غرب كشور شد تا در عمليات "نصر ۷ "حضور پيدا كند. در اين عمليات، ماموريت لشكر ۲۷ تصرف يال "دوپازا" و تثبيت ارتفاعات دوپازا بود كه به نحو احسن انجام گرفت. شركت در عمليات سخت و طاقت فرساى" بيت المقدس هفت" در منطقه "ماووت"، دست و پنجه نرم كردن با دشمن در سرماى چندين درجه زير صفر منطقه "دلبشك "و" سيد صادق" ماموريت ديگرى بود كه لشكر ۲۷ آن را نيز به انجام رساند.

ارتفاعات سرسبز "شاخ شميران" عراق، در اولين روزهاى بهارى سال ۱۳۶۷ ميزبان دريادلان بسيجى بود تا در رزمى ديگر پنجه در پنجه دشمن اندازند. تصرف ارتفاعا ت "شاخ شميران" ، "شاخ سورمر" ، "تيمورژنان" و" سد دربندى خان" از اهداف اين عمليات بود كه طى چندين روز جنگ بى امان به پايان رسيد.

بعد از عمليات بيت المقدس عراق با تقويت سازمان رزم خود، به انجام عمليات هاى محدود براى بازپس گيرى مناطقى كه در تصرف ايران بود اقدام كرد و بعضا هم موفق شد. عراق توانست فاو، مجنون، شلمچه، فكه و... را باز پس بگيرد.

 

جهت مقابله با پيشروى هاى دشمن، طرح عمليات بيت المقدس هفت در منطقه پاسگاه "زيد-كوت سوارى" ريخته شد، كه بلافاصله هم به مرحله اجرا درآمد. در بيستم خرداد ۱۳۶۷ لشكر ۲۷ محمد رسول الله صلوات الله علیه ماموريت پيدا كرد تا با عبور از كانال ادب، خود را به كانال پرورش ماهى، در منطقه شلمچه برساند. چند روز پس از اين عمليات، دشمن پاتك سنگينى را در منطقه ابو قريب آغاز كرد. جهت مقابله با دشمن، رزمندگان گردان عمار ياسر به همراه سردار دلاور اسلام حاج غلامرضا صالحى به منطقه اعزام شدند كه پس از نبردى شديد، عاقبت با شهادت تعدادى از رزمندگان گردان عمار ياسر و سردار دريا دل و باصفا، حاج غلامرضا صالحى، قائم مقام فرماندهى لشكر ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه، دشمن به عقب رانده شد.

در آخرين روزرهاى تيرماه ،۱۳۶۷ با پذيرش قطعنامه ۵۹۸ از سوى جمهورى اسلامى ايران، استكبار جهانى و به خصوص عراق در يك بن بست استراتژيكى قرار گرفته و به قولى خلع سلاح شدند. آن ها به تصور اين كه ايران، توان رزمى اش را از دست داده و همين امر باعث شده تا قطعنامه ۵۹۸ را بپذيرد، بر آن شدند تا با هجوم گسترده ديگرى، ايران را از پاى درآورند. از همين رو نيروهاى فريب خورده منافقين با تجهيز و جمع آورى كليه نيروهاى خود از اقصى نقاط دنيا، اقدام به انجام عملياتى براى اشغال شهرهاى غرب كشور به منظور پيشروى و تصرف تهران نمودند. از سوى ديگر نيروهاى تقويت شده عراق، با حمله گسترده ديگرى ضمن عبور از مرزهاى جنوبى تا ۲۰كيلومترى اهواز پيشروى نموده و درصدد برآمدند تا شهرهاى خرمشهر، آبادان و حتى اهواز را به اشغال خود در آوردند كه بار ديگر نهيب حيدرى امام خمينى رحمت الله علیه به مدد اين كشور آمد و با فرمان ايشان، سيل نيروهاى مردمى به سوى جبهه هاى نبرد هجوم آوردند. به گونه اى كه در كمتر از يك هفته، هم منافقين و هم نيروهاى عراقى را تا پشت مرزهاى بين المللى به عقب راندند.

در اين مقطع نيز لشكر ۲۷ با گسيل بخشى از نيروهاى خود براى مقابله با توطئه منافقين و بخشى ديگر جهت مقابله با نفوذ عراق در منطقه شلمچه، نقش چشم گيرى در سركوبى اين توطئه ها ايفا نمود.

با پذيرش قطعنامه ۵۹۸ از سوى طرفين و مشخص شدن آتش بس، عملا جنگ به اتمام رسيد، اما لشكر ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه تا دو سال پس از جنگ نيز ماموريت پدافند از منطقه پاسگاه زيد را بر عهده داشت.

علاوه بر ماموريت پدافند از منطقه، كار تفحص و جستجوى پيكرهاى مطهر شهدا، نيز از جمله اقداماتى بود كه لشكر ۲۷ محمدرسول الله صلوات الله علیه پس از اتمام جنگ به آن اهتمام ورزيد و تا كنون آن را ادامه داده، كه در اين مسير نيز شهدايى را تقديم كرده است

 

 

 

27 فروردین‌ماه سالروز شهادت سردار شهید رضا چراغی فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) است.


رضا چراغی در سال 1336 به دنیا آمد. در دوره دبیرستان با برخی مسائل مذهبی و سیاسی آشنا شد. او در شروع انقلاب اسلامی، در سال آخر دبیرستان تحصیل می‌کرد. شهید چراغی در دوران تحصیل فعال و پرتلاش بود  و در میان همسالان و همشاگردان از نظر اخلاق، ادب و علم ممتاز بود. با شروع انقلاب اسلامی وارد عرصه‌ مبارزه شد و در حرکت‌ها و تظاهرات، همدوش و همراه مردم انقلابی فعالیت کرد. با اوج گیری انقلاب، حضورش در صحنه‌های مختلف، پرشور شد و در توزیع اعلامیه‌های امام خمینی (ره) نقش مؤثری ایفا کرد. چراغی در روزهای پیروزی انقلاب، خستگی‌ناپذیر و عاشقانه، شب و روز خود را وقف تحقق انقلاب کرد و در تسخیر مراکز نظامی و دولتی رژیم پهلوی، تلاش‌های زیادی داشت.

رضا چراغی پس از پیروزی انقلاب اسلامی،در حراست از آرمان‌های انقلاب با جان و دل کوشید. هر جا که به او نیاز بود خود را به آنجا رسانده و خدمات شایسته‌ای از خود به جای می‌گذاشت. او پس از شروع «غائله کردستان» توسط ضدانقلاب، همراه جمعی از دوستانش به مریوان رفت و در مبارزه با گروهک‌های محارب، از هیچ کوششی دریغ نکرد.

چراغی در مدت حضورش در کردستان، تجربیات ارزشمندی درباره مسائل نظامی و فرماندهی کسب کرد. او در عملیات «محمد رسول الله» (ص) مسیر بسیار مهم و پرخطر «پرخون» را از تصرف نیروهای ضدانقلاب خارج کرد و بدین وسیله، شهامت، توان رزمی و شایستگی خود را در فرماندهی نیروهایش به نمایش گذاشت. همچنین همراه دیگر فرماندهان در جبهه‌های سرپل ذهاب و گیلانغرب دست به عملیات چریکی زد. چراغی در مدت حضورش در کردستان، مدتی مسئوولیت «جانشینی سپاه دزلی» و زمانی نیز به عنوان مسئول «محور مریوان» انجام وظیفه کرد.

چراغی پس از اعزام تیپ 27 محمد رسول الله (ص) به جنوب، همراه نیروهای تیپ راهی آنجا شد. او از اوسط سال 1360 تا اواخر تیر ماه 1361 فرماندهی «گردان حمزه» را به عهده گرفت و با این مسئولیت در عملیات‌های «فتح المبین» و «بیت المقدس» شرکت کرد. در عملیات فتح‌المبین در جبهه «دشت عباس» در مقابل نیروهای زرهی دشمن حماسه آفرید؛ یکه و تنها با تانک‌های دشمن جنگید و نیروهایش را از محاصره خارج کرد.

در عملیات «بیت‌المقدس» مسئولیت محور سر گردان را بر دوش گرفت و تا فتح خرمشهر نیروها را هدایت کرد؛ در این عملیات، از ناحیه پا مجروح شد. پس از بهبودی نسبی دوباره در عملیات «مسلم‌بن‌عقیل» به عنوان فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله (ص) با 13 گردان وارد عمل شد و بار دیگر توان رزمی و فرماندهی خود را به نمایش گذارد. چراغی در سال 1361 ازدواج کرد.

در عملیات «والفجر مقدماتی» تیپ 27 به لشکر تبدیل شد و فرماندهی آن را به چراغی واگذار کردند. در این عملیات، «شمشیر لشکر» لقب گرفت و اقتدار و استقامت شایسته‌ای از خود نشان داد. یکی از همرزمانش گفته بود: حضور شهید چراغی در کنار شهید همت، به نیروها روحیه می‌دهد، با فرماندهی رضا، توانستیم «تپه دو قلو» را پس بگیریم.

سردار چراغی در عملیات «والفجر 1» که در منطقه عمومی فکه انجام شد لشکر تحت امرش را فرماندهی کرد. یکی از همرزمانش گفته است: «لشکر 27 وظیفه داشت که با نیروهای ارتش ادغام شود و ارتفاعات «جبل فوفی» و «پیچ انگیزه» را فتح کند و سپس به سمت عمق خاک دشمن برای تصرف تاسیسات نفتی پیش برود. صبح روز عملیات، رضا زیر رگبار تیرها و موشک‌های دشمن که بی‌امان شلیک می‌کردند، خود را به کانال «گردان کمیل» در سمت راست ارتفاع 112 رساند. از روحیه او، بچه‌های گردان‌های کمیل و انصار و مالک روحیه می‌گرفتند. سپس رضا خودش را به خط اول «گردان میثم» رساند. هر چه اصرار کردند که به عقب برگردد، قبول نکرد و ماند و خدایی شد.

رضا چراغی پس از ماه‌ها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و انقلاب، سرانجام در عملیات «والفجر 1» که در منطقه عمومی فکه انجام گرفت، پس از رشادت‌های بسیار، به شهادت رسید.

 

خاطرات و نوشته ها

IMAGE

 خاطرات برادر حجت عالی  هوالشاهد برادری.... بعد از سی...


ادامه مطلب ...

IMAGE

عباس کنار دجله پس از عملیات خیبر درسال ۶۲ وشهادت حاج...


ادامه مطلب ...

IMAGE

  روز سوم عملیات والفجر ۸ بود که داخل خاک عراق شده...


ادامه مطلب ...

IMAGE

 گردان اعزامي بسيج مريوان سال 1359   شهید سید یوسف کابلی...


ادامه مطلب ...

IMAGE

گرچه کربلای 4 به ظاهر عملیاتی ناموفق بود اما مطلعی بود...


ادامه مطلب ...

برنامه-هئیت ((((با عرض تقدير و تشكر از زحمات بي شائبه و خدمات ارزنده  دوستان بزرگوار آقایان حمید علوی ،حسین اختراعی ،اسماعیل فتخانی ، ابراهیم ملک لو  چه مادي و معنوي  در یاری رساندن ادامه سایت ،آرزوي موفقيت براي اين بزرگواران را از درگاه ايزد منان خواستارم.))) )            
JSN Mico is designed by JoomlaShine.com