نام :قاسم
نام خانوادگی :سلیمانی
تاریخ تولد : یکم فروردین ماه 1335 در کرمان
درجه :سپهبد
تاریخ شهادت :13 دی 1398 در بغداد
سپهبد حاج قاسم سلیمانی 20 اسفند 1335 در روستای رابر از استان کرمان متولد شد و در سالهای ابتدای جوانی از پیمانکاران سازمان آب کرمان بود
کودکی، نوجوانی و جوانی سردار، از بنایی تا فرماندهی در جنگ تحمیلی
قاسم سلیمانی، یکم فروردین ماه سال ۱۳۳۵، در روستای قنات ملک شهرستان "رابر" استان کرمان متولد شد. نقل است که در سیزده سالگی، روستای محل زندگیاش را به مقصد کرمان ترک کرد و مشغول کار بنایی شد. او سپس در سال ۱۳۵۳، به عنوان پیمانکار به استخدام سازمان آب کرمان درآمد.
او در حوادث انقلاب اسلامی ایران با روحانی مشهدی به نام حجت الاسلام رضا کامیاب آشنا شد و قاسم سلیمانی را وارد جریانات انقلاب کرد. به نقل از سهراب سلیمانی برادرش، او یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان در زمان انقلاب بود.
گرچه رفاقت قاسم سلیمانی و حجت الاسلام کامیاب کوتاه بود، اما در شکل گیری افکار او نقش مهمی ایفا کرد. کامیاب در همین زمان، قاسم سلیمانی را با آیت الله خامنهای آشنا کرد. اما سازمان مجاهدین خلق در هفتم مرداد ۶۰ با ترور کامیاب به رفاقت کوتاه او با قاسم پایان داد.
او در حوادث انقلاب اسلامی ایران با روحانی مشهدی به نام حجت الاسلام رضا کامیاب آشنا شد و قاسم سلیمانی را وارد جریانات انقلاب کرد. به نقل از سهراب سلیمانی برادرش، او یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان در زمان انقلاب بود.
گرچه رفاقت قاسم سلیمانی و حجت الاسلام کامیاب کوتاه بود، اما در شکل گیری افکار او نقش مهمی ایفا کرد. کامیاب در همین زمان، قاسم سلیمانی را با آیت الله خامنهای آشنا کرد. اما سازمان مجاهدین خلق در هفتم مرداد ۶۰ با ترور کامیاب به رفاقت کوتاه او با قاسم پایان داد.
سلیمانی پس از انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۹ به مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و با شروع جنگ تحمیلی، آموزش گردانهای سپاه کرمان را بر عهده گرفت. قاسم سلیمانی درباره این دوران و ابتدای ورود به سپاه گفته بود: «همه جوان بودیم و باید به شکلی برای انقلاب فعالیت میکردیم و این گونه بود که وارد سپاه شدم. "
او سپس با حکم محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران به فرماندهی تیپ ۴۱ ثارالله که به تیپ «خط شکن» معروف بود منصوب شد. تیپ ۴۱ ثارالله متشکل از نیروهای سه استان کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان بود و نقش بسیار زیادی در پیروزهای دوران دفاع مقدس ایفا کرد.
سردار سلیمانی در زمان جنگ تحمیلی
لشکر ۴۱ ثارالله در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای نصر ۴، نصر ۵، کربلای ۱، کربلای ۴، کربلای ۵، بدر، خیبر، والفجر ۱، والفجر ۳ و والفجر ۴، عملیات رمضان، بیتالمقدس و بیتالمقدس ۷، فتحالمبین و طریقالقدس حضور داشت.
سلیمانی در خاطرهای درباره عملیات کربلای ۵ گفته بود: "یک وقت در شلمچه بودیم، ما میخواستیم عملیات بکنیم. قبل از این عملیات کربلای ۵، شاید یکسالونیم قبل از این، خبر آنجا ما برای اینکه دشمن متوجه نشود، نیروهای اطلاعات عملیات ما مشخص کرده بودیم مستقر کرده بودیم جلوی ما آب بود. آن روز دو تا از بچههای ما به نام صادقی و موساییپور رفتند برای شناسایی، برنگشتند، یک برادری داشتیم خیلی عارف بود، نوجوان مدرسهای بود، دانشآموز، اما خیلی عارف بود یعنی شاید در عرفان عملی کم مثلش پیدا میشد، به درجهای رسیده بود که بعضی از اولیا و در واقع بزرگان این جایگاه، جایگاه عرفان بعد از مثلا مدت طولانی ۷۰ سال، ۸۰ سال میرسیدند، او رسیده بود... "
مجروح شدن در جنگ تحمیلی به روایت سردار
سردار قاسم سلیمانی در بخشی از کتاب عملیات طریق القدس به روایت حوادث آن روز و چگونگی مجروحیت خود و چند تن دیگر از رزمندگان میپردازد و مینویسد که "همزمان با مقاومت دشمن و عدم توفیق نیروهای اهواز در شکستن خط (وقتی) که بنا شد ما وارد عمل شویم، بچهها به دلیل آتش شدید دشمن زمینگیر شده بودند و هر لحظه به تعداد شهدا و مجروحان اضافه میشد. در این لحظه من به راننده نفربر گفتم که از خط عبور کند. راننده تردید داشت. با او با تحکم برخورد کردم. او به سمت خط دشمن که سقوط نکرده بود راه افتاد. نفربر به موازات بچهها در دشت میرفت. با صدای نفربر، دشمن آتشها را متوجه نفربر کرد. من به گروهان حمید چریک رسیدم که پشت سیمخاردار دشمن و گروهان اول خط شکن ما بود. "
سردار قاسم سلیمانی
نفربر روی مین رفت و شنیهای آن پاره شد و از حرکت افتاد. من با بیسیمچیهایم پیاده شدیم. تقریباً صد متر در دشت به سمت بچهها رفتم، تیربارها امان نمیداد. فرصت خوابیدن نبود. میدویدم. ابری بودن هوا بر تاریکی آن افزوده بود و فقط در نور تیربارها و منورها برای لحظاتی میتوانستم ببینم.
در همین لحظه، یک گلوله خمپاره کنارم منفجر شد. من افتادم. این دقیقا چسبیده به سیمخاردار دشمن بود. اساسا فاصله خط ما با دشمن هفتصد متر تا یک کیلومتر بود و سیمخاردار در صد متری خاکریز دشمن قرار داشت. با انفجار خمپاره من پرت شدم. اول متوجه نبودم از چه ناحیهای زخمی شدهام. قدری احساس خنکی در ناحیه شکم داشتم. بلند شدم. دوباره افتادم. تاریک بود. فقط بچهها را در کانال میدیدم و بیسیمچیهایم معلوم نبودند.
سردار سلیمانی در همین عملیات بر اثر انفجار گلوله خمپاره از ناحیه دست و شکم بهشدت صدمه دید.
بازگشت؛ مبارزه علیه اشرار مرزهای شرقی ایران
گرچه جنگ پایان یافت و قاسم دوباره به کرمان بازگشت. اما او دوباره فعالیتش را در مرزهای شرقی ایران و بر علیه اشراری که از مرز افغانستان به ایران هدایت میشدند، آغاز کرد.
سردار علی قاسمی فرمانده سپاه انصارالرضا (ع) خراسان جنوبی، در این باره گفته است که "زمانی اشرار منطقه را ناامن کرده بودند تا جایی که در جاده بیرجند - قاین چند نفر از مردم را گرفته بودند و در محور بیرجند به زاهدان هم شب کسی جرات تردد را نداشت. اما سردار سلیمانی این محور را بعد از ۶ ماه امن کرد.
وی ادامه داد: "آن موقع که مردم از اشرار میترسیدند، او از مرز تایباد تا زابل و زاهدان به دیدن مردم رفت و به همه قول داد که امنیت را برقرار خواهد کرد. "
فرماندهی نیروهای قدس؛ از مبارزه با داعش و تروریستها تا تقویت جبهه مقاومت اسلامی او تا سال ۱۳۷۶ فرمانده لشکر ثارالله کرمان بود، اما در این سال به واسطه حضور در مرزهای شرقی و سابقه مبارزه با اشرا و باندهای مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان به تهران فراخوانده شد و با حکم فرماندهی معظم کل قوا، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را برعهده گرفت.
دیدار سردار سلیمانی و احمد شاه مسعود در کرمان
سلیمانی پس از احمد وحیدی دومین فرمانده سپاه قدس ایران شد. او در این مدت نقش کلیدی در خاورمیانه به ویژه در ناآرامیهای منطقهای معروف به بیداری اسلامی (بهار عربی) ایفا کرد.
قاسم سلیمانی پس ازدریافت حکم فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران، مبارزه با تروریسم، گسترش عمق مرزهای استراتژیک ایران و تقویت جبهه مقاومت اسلامی را در دستور کار خود قرار داد.
حضور سردار سلیمانی در مرزهای شرقی ایران و مبارزه با اشرار باعث شده بود که او به اوضاع منطقه کاملا تسلط داشته باشد. برای همین او مناسبترین گزینه برای فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران به شمار میرفت. چون بنا بود در افغانستانِ عصر طالبان که درگیر جنگهای داخلی بود، وارد عمل شود.
قاسم سلیمانی در چهارم بهمن ۱۳۸۹ درجه سرلشکری خود را از مقام معظم رهبری دریافت کرد و حضرت آیتالله خامنهای در تقدیرش، او را «شهید زنده» نامید.
سهم قابل توجهی از قدرت گرفتن نیروهای حزبالله لبنان و گروههای مبارز فلسطینی که پیروزی این گروهها در نبردهای ۳۳ روزه و ۲۲ روزه غزه بر رژیم صهیونیستی را در پی داشت، متوجه حضور و نقشآفرینیهای گسترده سردار سلیمانی و نیروهایش در نیروی قدس سپاه است.
اما مهمترین نقش او را میتوان پایان دادن به حضور داعش در خاورمیانه دانست. با خروج موقت نیروهای ایالات متحده امریکا از عراق و ظهور گروه افراطی داعش، نقش نیروی قدس برای مبارزه با این گروه هر روز پر رنگتر شد تا جاییکه سردار قاسم سلیمانی از سال ۲۰۱۷ عملاً در میدانهای نبرد در عراق و سوریه حضور پیدا میکرد.
همین باعث شد تا نام سردار سلیمانی کمکم به صدر اخبار بیاید. او که سالها پیش در رسانههای عراق به «ژنرال بیسایه» معروف بود، دوباره چهرهاش با موهای سفیدشده در جلد مجلات خارجی و داخلی عیان شد. همان روزها بسیاری از رسانههای جهان، مدعی شده بودند که ایران، فرماندهی ارتش ازهمفروپاشیده عراق را بر عهده گرفته تا با داعش بجنگد و قاسم سلیمانی نیز مقابله با داعش را در دفاع از بغداد بر عهده دارد.
سردار سلیمانی در میان نیروهای ارتش عراق در زمان مبارزه با داعش
سردار سلیمانی در مدت حضورش علیه داعش، در عراق و سوریه در آزادسازی مناطقی مانند "تکریت"، "جرفالصخر"، "موصل"، حفظ "سامرا" و "کربلا" از چنگ داعش، جلوگیری از سقوط اربیل و... در عملیات «امالمعارک» نقش محوری را ایفا کرد.
پس از این، سردار سلیمانی در نامهای به رهبر معظم انقلاب پایان سلطه داعش را اعلام کرد. او در بخشی از نامه اش خود را سرباز حضرت آیت الله خامنهای خطاب و نوشته بود که "حقیر بهعنوان سرباز مکلفشده از جانب حضرتعالی در این میدان، با اتمام عملیات آزادسازی ابوکمال آخرین قلعهی داعش با پایین کشیدن پرچم این گروه آمریکایی-صهیونیستی و برافراشتن پرچم سوریه، پایان سیطرهی این شجرهی خبیثهی ملعونه را اعلام میکنم. "
لحظه دریافت نشان عالی ذوالفقار
در پی موفقیت سردار سلیمانی علیه داعش، فرمانده معظم کل قوا در اسفندماه سال ۱۳۹۷ نشان عالی ذوالفقار را به او اعطا کرد.
دوستان نزدیک حاج قاسم
سردار سلیمانی دوستان بسیاری داشته است. اما دوستی او با شهید احمد کاظمی سبقه چند دههای داشت. این دوستی و صمیمیت در مستند "نامهای به احمد" خودش را بیشتر عیان میکند.
شهید احمد کاظمی و سردار قاسم سلیمانی
او در این مستند، در مورد شهید احمد کاظمی میگوید: "من همیشه به احمد (شهید احمد کاظمی) میگفتم «الهی دردت بخوره تو سرم»، اصطلاح من بود نسبت به احمد، دورت بگردم. من دلم میخواست واقعاً، آنچه مکنونات قلبی من است. از خدا این رو میخوام که خدا مرا هر چه سریعتر به او ملحق کند. به او اگر بنویسم، این را خواهم نوشت من را ببر ... "
خانواده سردار
شهید قاسم سلیمانی دو فرزند پسر به نامهای حسین و محمد رضا و دو فرزند دختر به نام زینب و دختری دیگر که نامی از او در رسانهها منتشر نشده است.
پسر بزرگ شهید سلیمانی با دخترعمویش (فرزند سهراب سلیمانی) ازدواج کرده و صاحب دو فرزند دوقلو است. همچنین سردار سلیمانی با برادرش سهراب باجناق بود.
از میان فرزندان سردار شهید قاسم سلیمانی، زینب دختر کوچک او در فضای رسانهای حضور داشته و بارها صحبتهای جنجالی او در رسانهها بازتاب پیدا
آخرین وصیت شهید سلیمانی...
سردار سپهبد سلیمانی در اخرین وصیت نامه خود خطاب به همسرش نوشت: ""همسرم من جای قبرم را در مزار شهدای کرمان مشخص کرده ام. محمود میداند. قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسید نه عبارتهای عنوان دار"
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان گفته است که منظور سردار سلیمانی در مورد محل دفن اش، در کنار مزار شهید حسین یوسفالهی بوده است.
شهید «محمّد حسین یوسفالهی» همرزم شهید سلیمانی در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله در زمان جنگ تحمیلی بوده است. او در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.
فعالیتهای شهید سلیمانی پس از ظهور داعش
پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، شهید سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس با حضور در این مناطق و سازماندهی نیروهای مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت. ناگفته نماند که نیروی قدس به رهبری سلیمانی نقش تأثیرگذاری در روند جنگ عراق داشته است. به طوری که موفق الربیعی وزیر سابق امنیت ملی عراق در مصاحبهای با روزنامه الشرق الاوسط، سلیمانی را بدون شک قدرتمندترین مرد در عراق خوانده بود. در ۱۱ ژانویه ۲۰۰۷ میلادی آمریکایی ها مستقیما به نقش تاثیر گذار قاسم سلیمانی در عراق اعتراف کردند. در همین ارتباط استنلی مککریستال ژنرال آمریکایی می گوید: مطلع شدیم که قاسم سلیمانی از طریق چند خودرو در حال حرکت به مرز ایران و عراق است. در عراق آمریکاییها در حال تعقیب آنها بودند. کاروان خودروها وارد ساختمان ناشناختهای در شهر اربیل کردستان عراق شدند که روی آن فقط نوشته بود «کنسولگری» که نشان میداد، افراد داخل ساختمان تحت پوشش دیپلماتیک عملیات انجام میدهند. نظامیان آمریکایی وارد ساختمان شدند و ۵ ایرانی که همگی پاسپورت دیپلماتیک را داشتند، دستگیر کردند، اما اثری از محمدعلی جعفری و قاسم سلیمانی نبود.
به گفته مککریستال، هر پنج تن از اعضای سپاه قدس بودند. ۹ روز بعد از این واقعه، ۹ تا ۱۲ شبه نظامی به رهبری گروه شبه نظامی شیعه عصائب اهل الحق در حملهای به مقر فرماندهی نظامیان آمریکا در کربلا که در بین مراکز فرماندهی پلیس عراق واقع است، سوار بر تعدادی خودروی نظامی با گذشتن از چندین لایه امنیتی به ساختمان اصلی فرماندهی که در آن هنگام ۳۰ آمریکایی در آن مستقر بود، نفوذ کردند و ۴ نظامی آمریکایی را به اسارت گرفتند و از منطقه خارج شدند و به نزدیکی رود فرات رفتند در نهایت با تعقیب بالگردهای آمریکایی شبه نظامیان فرار کردند و در مجموع پنج نظامی آمریکایی کشته شدند. این عملیات «برجستهترین و پیچیدهترین عملیات در طول چهار سال جنگ» در عراق توصیف شده و افسران آمریکایی و مقامات عراق ادعا کردند، ایران در آن نقش داشته و پاسخی به اسارت ۵ ایرانی در اربیل بوده است.
-جنگ داخلی در سوریه و حضور تاثیرگذار سردار شهید قاسم سلیمانی
سردار سلیمانی نقش پررنگی در دفاع از مردم بیگناه سوریه در مقابل گروهک تروریستی داعش داشت. او و یارانش که مدافعان حرم نام گرفتند در بیشتر عملیات ها حضور داشتند و از مقام حرم و مردم بیگناه سوری به دفاع همه جانبه پرداختند. به طوری که پس از وقوع یک انفجار مهیب در دمشق که به کشته و زخمی شدن چندین مقام سوری انجامید، رسانههای جهان گزارش دادند که قاسم سلیمانی نیز در میان کشتهشدگان قرار دارد و شایعه دخالت ایران در سوریه و کمک به بشار اسد برای سرکوب مخالفان قوت گرفت. چند روز پس از این ادعا قاسم سلیمانی در دیدار مسوولان نظام ایران با رهبر ایران در تهران حضور یافت. جان مگوایر افسر سابق سیا گفته بود: نبرد القصیر در ۲۰۱۳ میلادی که منجر به بازپسگیری شهر استراتژیک القصیر به وسیله ارتش سوریه و نقطه عطفی در جنگ بود، تحت نظارت و فرماندهی سلیمانی بوده است و این نبرد را یک پیروزی بزرگ برای او خوانده است.
-کمک به فرماندهی ارتش در عراق
با شکل گیری کامل گروهک تروریستی داعش و یورش آنها به مناطقی از عراق و سوریه در ۲۰۱۴ میلادی سبب شد تا سردار سلیمانی و یارانش برای دفاع مردم مظلوم این مناطق از جان و زندگی خود دست بکشند و روزها و سال ها به مبارزه با گروهک تروریستی داعش بپردازند. البته در این میان روزنامه ساندی تایمز انگلیس، والاستریت ژورنال و نیویورک تایمز مدعی شدند، ایران فرماندهی ارتش از هم فروپاشیده عراق را برعهده گرفته تا با نیروهای گروه تروریستی داعش مقابله کند. قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران، عملیات دفاع از بغداد پایتخت عراق را در مقابل حملات نیروهای گروه تروریستی داعش، فرماندهی میکند. در این میان یک منبع عراقی مدعی شد که ژنرال سلیمانی با ۶۷ مشاور ارشد خود به عراق سفر کرد و فرماندهی عملیاتها را برعهده گرفت و بر استقرار نیروهای عراقی و برنامهریزی برای عملیات، نظارت دارد.
-تهدید مکرر به ترور و تحریم به وسیله مقامات آمریکایی
سردار سلیمانی همواره به وسیله مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی تهدید به ترور می شد. در همین سال گذشته نیز مقامات وزارت امورخارجه آمریکا سردار سلیمانی را متهم به همکاری با نیروهای امنیتی سوریه در جریان اعتراضات در این کشور و سرکوب مخالفان بشار اسد کردند و در پی این اتهام وزارت خزانهداری آمریکا این سردار شهید را تحریم کرد. پس از تکرار بسیار نام قاسم سلیمانی در رسانههای جهان، خبرگزاری فرانسه خبری را منتشر ساخت که از احتمال ترور او به وسیله دولت آمریکا پرده بر میداشت. بر اساس این خبر جک کین فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا که در نشست استماع کنگره آمریکا حضور داشت با اشاره به طرح ترور مقامات ایرانی به ویژه مقامات ارشد سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، گفت: چرا آنها را به قتل نرسانیم؟ آنها قریب به هزار آمریکایی را کشتهاند، چرا ما عامدانه آنها را ترور نکنیم؟ نمیگویم که اقدام نظامی انجام دهیم، من پیشنهاد میدهم عملیات محرمانه انجام دهیم. باید فشارهای شدیدی روی آنها اعمال کنیم.
همچنین رویل مارک گریچ از کارشناسان موسسه به دفاع از دموکراسی اظهار داشت: آنان به اندازه ما دارای منطق نیستند، فکر نمیکنم بتوانید بدون به قتل رساندن یکی از آنها، مرعوبشان کنید. قاسم سلیمانی خیلی زیاد سفر میکند، بروید او را دستگیر کنید یا به قتل برسانید! به گزارش خبرگزاری فرانسه در ادامه این اظهارت برخی از نمایندگان آمریکایی اعلام کردند ما انجام هرگونه اقدامی درباره ایران را دور از ذهن نمیدانیم اما از ابراز موافقت با اظهارات جک کین سر باز زدند.
- شهادت ره توشه سردار قاسم سلیمانی
سرانجام دشمنان کینه توز که رشادت و قدرت سردار قاسم سلیمانی را تاب نیاوردند در بامداد جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ خورشیدی با حمله موشکی بالگردهای آمریکایی به ۲ خودروی حامل سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون بسیج مردمی عراق (الحشد الشعبی) و تنی چند از اعضای الحشد الشعبی در اطراف فرودگاه بغداد آنان را به شهادت رساندند. سردار سلیمانی در پاسخ به تهدید ترور از طرف مقامات آمریکایی همواره می گفت: این تهدید نیست، کمک به شوقی است. در پاسخ به افرادی که فکر میکنند با تهدیدها رعب بر ما حاکم میشود، میگویم خداوندا شهادت در راه خودت را به دست دشمنان دینت، نصیب من بگردان.
-واکنشهای جهانی
اقدام آمریکا در ترور قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نه تنها برخلاف تمام چارچوبهای حقوق بینالملل بود بلکه همانطور که وزیر امور خارجه، جواد ظریف، تأکید کرد مصداق تروریسم دولتی نیز بود. این اقدام ترامپ که بدون مشورت با کنگره آمریکا انجام شد با بازتاب گستردهای در داخل آمریکا نیز روبرو شد و مخالفان سیاسی او در ایالات متحده زبان به انتقادهای گستردهای از ترامپ گشودند. برنی سندرز و جوبایدن دو رقیب دموکرات او در اظهاراتی جداگانه نگاهی واقع بینانهتر به پیامد اقدام رییسجمهوری آمریکا داشتند. سندرز در توییتی نوشت در صورت واکنش ایران و وقوع یک جنگ دیگر: این جنگ (احتمالی) به بهای جان شمار زیادی از شهروندان آمریکا و هزینه شدن هزاران میلیارد دلار دیگر منجر خواهد شد. جو بایدن نیز گفت برخلاف ادعای ترامپ این اقدام او هیچ اثر پیشگیرانهای نخواهد داشت و اثر عکس هم خواهد داشت.
-تشییع پیکر شهید سلیمانی و شهید ابومهدی
تشییع پیکرهای این دوشهید ابتدا از کاظمین و در جوار حرم امام موسی کاظم (ع) و امام جواد (ع) آغاز شد و سپس در بغداد با حضور شماری از مقام های بلند پایه عراقی از جمله عادل عبدالمهدی نخست وزیر دولت موقت عراق، سید عمار حکیم رییس جریان حکمت عراق، هادی العامری فرمانده جدید الحشد الشعبی و شماری از مسؤولان احزاب و گروه های عراقی شرکت داشتند.